کد مطلب:162477
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:141
بابافغانی شیرازی
شاعر خوش ذوق اوایل قرن دهم هجری است كه علاوه بر شیراز مدتی در تبریز در خدمت سلطان یعقوق آق قوینلو گذرانید و اواخر عمر خود را در خراسان به عزلت سپری كرد. فغانی با ذوق و حالت بسیار و زبان ساده و مضمون جویی و نازكی افكار خود سبكی خاص در غزل آورده كه در قرنهای 11 و 12 هجری پیروان بسیار داشت. [1] .
روز قیامت است صباح عشور تو
ای تا صباح روز قیامت ظهور تو
ای روشنایی شجر وادی نجف
هر ریگ كربلاشده طوری ز نور تو
آن را كه گل به خمر سرشتند، كی رسید
فیض از زلال جرعه ی جام طهور تو؟
بیگانه از خدا و رسول است تا ابد
برگشته اختری كه نشد آشنای تو
چنیدن هزار جامعه ی اطلس قبا شود
فردا كه آورند به محشر عبای تو
بربسته رخت، كعبه و مانده قدم به راه
بهر زیارت حرم كربلای تو
[1] خلاصه از فرهنگ معين.